مختصری در مورد ایج (قسمت سوم)

محمد بن ممانی پدر ابوسعید که مورد توجه فضلویه نیز بود توسط عمیدالدوله مقرب شده و توانسته بود نوبجان،کازرون و شاپور را ضمیمه ی قلمرو خود سازد. او در دوره ی حکومت خود علاوه بر این که نتوانسته بود این سرزمینها را رونق بخشید.

خرابی بسیار نیز بر آنان وارد کرده بود از این جهت اتابک چاولی قلمرو وی را تصرف کرد. قابل توجه است بدانیم سلاجقه شبانکارگان را مردمی آشنا با فرهنگ حکومت و سیاست و آگاه بر رسومات پادشاهی و اصیل می دانستند چنان که نظام الملک وزیر ملکشاه سلجوقی در سیاست نامه اش به سلطان توصیه می کند گروهی از شبانکارگان را به امور درباری وارد کند زیرا آنها انسانهائی نیکو و اصیل هستند.

شبانکارگان و کردها توانستند سرانجام بر اتابک چاولی پیروز شده و با اضمحلال سلجوقیان کل نواحی شرق فارس مسلط گردند. (۴۳۰-۵۵۰ ه. ق ). از سال ۴۶۴ هجری تا ۶۱۶ هجری یعنی سال هجوم مغولان به ایران حکام شبانکاره عبارت بودند از نظام الدین یحیی، نظام الدین محمود، سیف الدین هزار اسب، نظام الدین حسن و قطب الدین مبارز. این دوره از حضور سیاسی شبانکارگان را که هم زمان با حکومت سلاجقه و خوارزمشاهیان در ایران بود دوران شکل گیری و قوام دولت آنان دانست به طوری که مقارن ظهور مغولان این دولت پایگاه سیاسی خود را در شرق فارس چندان استحکام بخشیده بود که پس از استیلای آنان نیز توانست همچنان به حیات خود ادامه دهد. منابع نسب نظام الدین حسن شبانکاره ای را به شاهان ساسانی می رسانند. دهخدا در کتابش می نویسد: نظام الدین حسن فرزند ابراهیم فرزند یحیی فرزند یوسف فرزند یعقوب فرزند اسماعیل فرزند مهمونه فرزند یحیی فرزند مبارز فرزند ابراهیم فرزند محمد فرزند اسماعیل فرزند مرزبان فرزند یزدگرد فرزند شهریار فرزند خسرو فرزند هرمز فرزند انوشیروان فرزند قباد بوده است. شجره نامه دیگری در کتاب مجمع الانساب شبانکاره ای نسب پدران نظام الدین حسن را بعد از قبادیه فیروز فرزند یزدجرد فرزند بهرام جور فرزند یزد جردالاثیم فرزند شاپور فرزند هرمز فرزند نرسی فرزند بهرام فرزند شاپور هرمز فرزند شاپور فرزند اردشیر فرزند بابک فرزند ساسان می رساند. در عصر نظام الدین حسن، او مورد هجوم منکو پرسی قرار گرفت که از طرف آلب ارسلان به حکومت فارس برگزیده شده بود و مجبور شد از شیراز به شبانکاره عقب نشینی کند او که به موطن خود جشن اوباد آمده بود از قدیم آباء و اجداد و در آن می زیستند برای بار دوم در زمان ضعف سلاجقه به فکر تسخیر فارس افتاد ولی به واسطه ی مقاومت ترکمنان سلغری موفق نشد. او در این زمان بیشتر به آباد کردن شبانکاره توجه داشت به طوری که قلعه دارالامان ایج را ساخت. نی ریز را فتح کرد و چون قصد کرد به قلعه ی جشن اوباد باز گردد فرزندش قطب الدین را به امارت قلعه ی دارالامان برگزید. ملک نظام الدین حسن در قلعه جشن اوباد رحلت کرد و در همان جا مدفون گردید. این قلعه موطن اصلی شبانکارگان بوده است. پس از نظام الدین حسن یکی از فرزندانش به نام سیف الدین حسن ظاهراٌ پس از مرگ وی ریاست شبانکاره ها را به عهده گرفته و به اجرای رسم و آئین اسلاف خود پرداخته است. وی تکمیل قلعه دارالامان را به انجام رسانید. در سال ۵۱۰ ه. ق بعد از اتابک چاولی سلطان سلجوق فرزند محمد شاه سلجوقی به حکومت فارس برگزیده شد و اتابکی وی را قراچه یکی از سرداران ترک به عهده گرفت. در ۵۲۵ ه. ق سلطان سنجر اتابک منکوبرسی را به فارس فرستاد. وی با نظام الدین حسن شبانکاره ای درگیر شد و با پیروزی بر او و قتل اتابک قراچه علاوه بر فتح شیراز حدود قلمرو خود را تا شبانکاره رسانید. اتابک منکوبرسی در جنگ با سلطان مسعود سلجوقی از میان رفت و اتابک (بوزابه) به حکومت رسید که تا ۵۴۲ به استقلال در فارس حکومت کرد. سلطان مسعود که نافرمانی بوزابه را دید لشکر به شیراز کشیده و او را به قتل رسانید. با قتل اتابک بوزابه، ترکمانان دستگاه وی که ضعف سلسله را مشاهده می کردند سر به شورش برداشتند. گروهی به رهبری سنقربن مودود در ۵۴۳ ه. ق با شکست لشکر ملکشاه بن محمود (اتابک جدید) شیراز را تصرف کرده و سلسله اتابکان سلغری فارس را بنا نهادند. در این زمان امرای شبانکاره بار دیگر بردارابگرد نی ریز، فرگ، طارم مسلط شده بود. سنقر بن مودود از نوادگان امیری به نام سلغور بود که در خدمت اتابک بوزابه قرار داشت، قتل اتابک بهانه ای شد برای سنقر که در ۵۴۳ ه. ق بر سلجوقیان خروج کرده(((((((((((((((((((((((((ادامه دارد ))))))))))))))))

گروه تحقیق تاریخ ایج فارس (مبین)