تاریــــــــــخ ایـــــــــــــج فارس

در بخش حمل و نقل نیز به مواردی بر می خوریم که گفتنش خالی از لطف نیست .

در نخست جاده ایج که بعد از گذشت چند دهه هنوز به یک جاده امن و ایمن تبدیل نشده است و گردنه منتهی به شهر ایج بدون هیچگونه روشنایی یا علائم راهنمایی و رانندگی موثر می باشد

و با وجود اینکه وسایل نقلیه سنگین و بارهای ترافیکی زیادی از این جاده استفاده می کنند و موجب خراب شدن جاده می گردند

هیچگونه تمهیداتی در این خصوص چه از جانب عریض کردن جاده و چه آسفالت آن و چه از لحاظ درست کردن شانه جاده در هر دو طرف و حتی خط کشی مناسب در این جاده پر رفت و آمد صورت نگرفته است .و البته لازم بذکر است که این اعمال در مورد حمل و نقل جاده ایی قبل از سال ۱۳۹۸ بر روی آن بحث نموده ایم این در صورتی است که بلوارهای منتهی به شهرستان تا کیلومترها از روشنایی برخوردار است و اگر تیر های روشنایی این بلوارها را یک در میان تقلیل دهند با همان تیر های اضافه می توانند تمام جاده ایج و این راه پر خطر گردنه ایی را پوشش دهند و نور را به این قسمت را نیز بدهند و همین نبود روشنایی و کینه داشتن برخی از مسولین شهرستان با شهر ایج سالانه جان چندین هم وطن را می گیرد و یا خسارات ناشی از واژگونی خودرو و تصادفات به مردم و هموطنان وارد می شود .شما اگر نام این گونه کارها را کینه توزی نمی گذارید چه کلمه ایی جایگزین آن باید کرد که راه های بین مزارع در شهرستان هیچ کدام خاکی نیست و به تمام یوردها و کپر ها نیز امتیاز یرق داده شد ولی در مقایسه با شهر ایج می بینیم آسفالت جاده اصلی قره بلاغ به سمت ایج و سپس به سمت رودبال را می بایست دکتر دوگانی که خداوند بهترین جایگاه بهشت را نصیبش گرداند انجام دادند و یا در مثالی دیگر چون در مرکز شهر ستان مکانی برای مسافران شهر ایج و مسافران منطقه خیر بنام های کاروانسرای ایج ها و کاروانسرای خیری ها وجود داشت که از نظر آثار باستانی جایی زیبایی با انواع کارها و شغل های سنتی چون نمد مالی و ملکی دوزی و ابزار فروشی و آهنگری که نصل به نسل به این حرفه ها آشنا بودند را به بهانه جلوگیری از ترافیک هم مسافران و هم ماشین های مسافر کش را به ورودی شهرستان منتقل کردند و مسافران خیر را نیز دربه در نمودند و این به چند دلیل انجام گرفت یکی اینکه نام کاروانسرا در مرکز شهر نباشد و چون کاروانسرا محلی در قدیم بوده است که مردم با قافله به آنجا رجوع می کردند و از این حیث که نامی از تسمیه آن شهر برای نسل جوان در ذهن نقش نبندد آن محل تاریخی را به ویرانه تبدیل کردند و حتی داد و ستد ها چون خرید و فروش بر انجیر را در آن مکان ممنوع اعلام کردند .دومین دلیل آن این بود که مردم ایج متحمل مبلغی برای رفتن به مرکز شهر به تاکسی های درون شهری شوند و از این راه کمکی به تاکسی داران شده باشد .و در اساس کینه ورزی خود را با بیرون کردن مردم ایج از شهرستان به حد اعلی رساندند و مردمان ایج مثل گذشته همان شیوه ی صبر را پیشه گرفتند (((((((((((((ادامه دارد ))))))))))))

گروه تحقیق تاریخ ایج فارس (مبین)